غزل مناجاتی با خداوند
من کــیــم؟ عـبـد گـنـه کـار الهی العــفـو من کـیــم؟ بـنده ی سـربار الهی الـعـفــو منم آن کس که نمک خورد و نمکدان بشکست نه که یک مــرتــبه، بسیـار الهی العـفـو با گناهی که زمن سر زده، بیـن من و تو چــیــده شد این همه دیـوار الهی العـفـو من زمین خورده ام و آمده ام تـوبه کـنم با چـنـیـن وضع اسـفـبـار الــهـی العـفـو بزنی یا نــزنـی مال تــواَم جــان عــلـی پس بیــا رحــم کن این بــار الهی العـفو چیزی از سوختن من که نصیبت نشـود پس نــجــاتــم بــده از نــار الهــی العفو مهربانی کن و این بار مرا نیــز ببخـش ذوالــکــرم! حضرت غـفّار! الهی العفو زیر چتــر کــرمت آمـده ام ربّ کــریـم با عــلــی ـ حــیــدر کــرّار ـ الهی العفو ای خدای علی و فاطمه! ای رحمت محض! می زنم در همه جا جار الهی العفو |